پدرم
در همین شلمچه به شهادت رسید و من هر ساله سعی میکنم تنها یا با خانواده و
یا در یک سال اخیر همراه کاروانهای راهیان نور به شلمچه بیایم لحظه تحویل
سال را در شلمچه و در کنار پدر باشم.
تابستان
فرا رسیده و با گرمای هوا مناطق عملیاتی جنوب کشور خلوت شده مگر گروه تفحص
که سرما و گرما نمیشناسند، سختیها را تحمل میکنند تا دُردانههای این
مرز و بوم را به آغوش خانوادهها بازگردانند.
ولی در این میان ما که
دستمان کوتاه است و از طرفی عاشق شهدا هم هستیم هر از چند گاهی دلمان هوای
کوی یار میکند و به یاد خاطرات روزهای همراهی با کاروان راهیان نور
میافتیم یا اگر کسی خاطراتش را برایمان تعریف کند با گوش جان میشنویم.